تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
كلمه " ايده " به " مثال " ترجمه شده است و مجموع آن حقايق به نام‏
" مثل افلاطونی " خوانده می‏شود . بوعلی سخت با نظريه مثل افلاطونی‏
مخالف است و شيخ اشراق سخت طرفدار آن است . يكی از طرفداران " نظريه‏
مثل " ميرداماد ، و يكی ديگر صدرالمتألهين است . البته تعبير اين دو
حكيم از " مثل " خصوصا ميرداماد ، با تعبير افلاطون و حتی با تعبير شيخ‏
اشراق متفاوت است .
يكی ديگر از طرفداران نظريه مثل در دوره اسلامی ميرفندرسكی از حكمای‏
دوره صفويه است . قصيده معروفی به فارسی دارد و نظر خويش را در مورد
مثل در آن قصيده بيان كرده است .
مطلع قصيده اين است :
چرخ با اين اختران ، نغز و خوش و زيباستی صورتی در زير دارد ، آنچه‏
در بالاستی
صورت زيرين اگر با نردبان معرفت
بر رود بالا همی با اصل خود يكتاستی
اين سخن را در نيابد هيچ فهم ظاهری
گر ابونصرستی و گر بو علی سيناستی
2 - نظريه اساسی مهم ديگر افلاطون درباره روح آدمی است . وی معتقد است‏
كه روحها قبل از تعلق به بدنها در عالمی برتر و بالاتر كه همان عالم مثل‏
است مخلوق و موجود بوده و پس از خلق شدن بدن ، روح به بدن تعلق پيدا
می‏كند و در آن جايگزين می‏شود .
3 - نظريه سوم افلاطون كه مبتنی بر دو نظريه گذشته است و به منزله‏
نتيجه گيری از آن دو نظريه اين است كه