تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
بديهی است كه برای اثبات اصالت يك فرهنگ و يك تمدن ، ضرورتی‏
ندارد كه آن فرهنگ از فرهنگها و تمدنهای ديگر بهره نگرفته باشد ، بلكه‏
چنين چيزی ممكن نيست . هيچ فرهنگی در جهان نداريم كه از فرهنگها و
تمدنهای ديگر بهره نگرفته باشد ، ولی سخن در كيفيت بهره‏گيری و استفاده‏
است .
يك نوع بهره‏گيری آن است كه فرهنگ و تمدن ديگر را بدون هيچ تصرفی در
قلمرو خودش قرار دهد . اما نوع ديگر اين است كه از فرهنگ و تمدن ديگر
تغذی كند ، يعنی مانند يك موجود زنده آنها را در خود جذب و هضم كند و
موجودی تازه به وجود آورد .
فرهنگ اسلامی از نوع دوم است ، مانند يك سلول زنده رشد كرد و
فرهنگهای ديگر را از يونانی و هندی و ايرانی و غيره در خود جذب كرد و به‏
صورت موجودی جديد با چهره و سيمايی مخصوص به خود ظهور و بروز كرد و به‏
اعتراف محققان تاريخ فرهنگ و تمدن ، تمدن اسلامی در رديف بزرگترين‏
فرهنگها و تمدنهای بشری است .
اين سلول حياتی فرهنگی در چه محلی و به دست چه كسی و از چه نقطه‏ای [
رشد خود را ] آغاز كرد ؟
اين سلول مانند هر سلول ديگر كه در آغاز كوچك و نامحسوس است ، در
شهر مدينه ، به وسيله شخص پيامبر گرامی پايه گذاری شد ، و از علوم اسلامی‏
نوع اول آغاز به كار كرد . برای آگاهی بيشتر بايد به كتب مربوطه مراجعه‏
كنيد ( 1 ) .

پاورقی :
( 1 ) رجوع كنيد به " كارنامه اسلام " تأليف دكتر زرين كوب و "
تاريخ تمدن >