تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
شكل اول است .
مثلا اگر بگوييم : " هر مسلمانی معتقد به قرآن است ، و هر معتقد به‏
قرآن اصل تساوی نژادها را كه قرآن تأييد كرده است قبول دارد ، پس هر
مسلمانی اصل تساوی نژادها را قبول دارد " شكل اول است ، زيرا حد وسط (
معتقد به قرآن ) محمول در صغرا و موضوع در كبرا است ، و اين طبيعی ترين‏
شكلهای قياس اقترانی است . شكل اول بديهی الانتاج است ، يعنی اگر دو
مقدمه ، صادق باشند و شكل آنها نيز شكل اول باشد ، صادق بودن نتيجه بديهی‏
است . و به عبارت ديگر : اگر ما علم به مقدمتين داشته باشيم و شكل‏
مقدمتين از نظر منطقی شكل اول باشد ، علم به نتيجه ، قهری و قطعی است .
عليهذا نيازی نيست كه برای منتج بودن شكل اول اقامه برهان بشود ، بر
خلاف سه شكل ديگر كه منتج بودن آنها به حكم برهان اثبات شده است .

شرايط شكل اول :

شكل اول به نوبه خود شرايطی دارد . اين كه گفتيم شكل اول بديهی الانتاج‏
است به معنی اين است كه با فرض رعايت شرايط ، بديهی الانتاج است .
شرايط شكل اول دو تا است :
الف - موجبه بودن صغرا پس اگر صغرا سالبه باشد قياس ما منتج نيست .
ب - كلی بودن كبرا پس اگر كبرا جزئيه باشد قياس ما منتج نيست .
عليهذا اگر گفته شود : " انسان فلز نيست و هر فلزی در