تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
است .
اگر بگوييم : " عدد يا جفت است يا طاق " قضيه شرطيه منفصله موجبه‏
است ، و اگر بگوييم : " نه چنين است كه عدد يا جفت است يا عددی ديگر
" قضيه شرطيه منفصله سالبه است .

قضيه محصوره و غير محصوره

قضايای حمليه به حسب موضوع نيز تقسيم می‏پذيرند . زيرا موضوع قضيه‏
حمليه يا جزئی حقيقی است ، يعنی يك فرد و يك شخص است و يا يك معنی‏
كلی است .
اگر موضوع قضيه يك شخص باشد آن قضيه را " قضيه شخصيه " می‏خوانند
مانند : " زيد ايستاده است " ، " من به مكه رفتم " . " قضايای‏
شخصيه " در محاورات زياد به كار می‏روند ولی در علوم به كار نمی‏روند ،
يعنی مسائل علوم از نوع قضايای كليه است .
و اگر موضوع قضيه يك معنی كلی باشد ، اين نيز به نوبه خود بر دو قسم‏
است : يا اين است كه آن كلی خودش از آن جهت كه يك كلی است و در ذهن‏
است موضوع قرار داده شده است ، و يا اين است كه آينه قرار داده شده‏
برای افراد .
به عبارت ديگر : كلی در ذهن دو گونه است : گاهی " ما فيه ينظر "
است يعنی خودش منظور ذهن است ، و گاهی " ما به ينظر " يعنی خودش‏
منظور ذهن نيست ، افرادش منظور ذهن می‏باشند و مفهوم كلی وسيله‏ای است‏
برای بيان حكم افراد كلی . از لحاظ اول ، مانند آينه‏ای است كه خود آينه‏
را می‏بينيم و تماشا