تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
معانی خودشان به گونه‏ای تعريف می‏شوند و تقسيم‏هايی بر آنها وارد می‏شود .
در قديم معمول بود كه به نوآموزان منطق اين بيت فارسی را می‏آموختند :
منطقی در بند بحث لفظ نيست
ليك بحث لفظ او را عارضی است
در اصطلاح منطقيين هر لفظی كه برای يك معنی وضع شده باشد و مفيد معنی‏
باشد " قول " خوانده می‏شود .
عليهذا تمام الفاظی كه ما در محاورات خود به كار می‏بريم و مقاصد خود
را به يكديگر تفهيم می‏كنيم " اقوال " می‏باشد ، و اگر لفظی فاقد معنی‏
باشد آن را مهمل می‏گويند و قول خوانده نمی‏شود . مثلا لفظ " اسب " در
فارسی ، قول است زيرا نام يك حيوان خاص است ، اما لفظ " ساب " قول‏
نيست زيرا مفيد معنی نمی‏باشد .
قول بر دو قسم است : يا مفرد است يا مركب . اگر دارای دو جزء باشد و
هر جزء آن بر جزء معنی دلالت كند آن را مركب خوانند و اگر نه ، مفرد .
عليهذا لفظ " آب " مفرد است اما لفظ " آب هندوانه " مركب است‏
. يا مثلا " اندام " مفرد است اما لفظ " درشت اندام " مركب است .
مركب بر دو قسم است : يا تام است يا ناقص . مركب تام آن است كه‏
يك جمله تمام باشد ، يعنی بيان كننده يك مقصود كامل باشد به طوری كه‏
اگر به ديگری گفته شود ، او مطلبی را درك كند و به اصطلاح صحت سكوت‏
داشته باشد و حالت انتظار