وحدت در اضافه ، وحدت در جزء و كل ، وحدت در قوه و فعل ، كه مجموعا
هشت وحدت میشود و در اين دو بيت بيان شدهاند :
در تناقض هشت وحدت شرط دان
|
وحدت موضوع و محمول و مكان
|
وحدت شرط و اضافه ، جزء و كل
|
قوه و فعل است ، در آخر زمان
|
پس اگر بگوييم : " انسان ، خندان است " ، " اسب خندان نيست "
تناقض نيست ، زيرا موضوعها وحدت ندارند ، و اگر بگوييم : " انسان
خندان است " ، " انسان چهار پا نيست " تناقض نيست ، زيرا محمولها
وحدت ندارند ، اگر بگوييم : " اگر كسوف رخ دهد نماز آيات واجب است
و اگر رخ ندهد نماز آيات واجب نيست " تناقض نيست زيرا شرطها
مختلفاند . اگر بگوييم : " انسان در روز نمیترسد " ، " انسان در شب
میترسد " تناقض نيست ، زيرا زمانها مختلفاند . اگر بگوييم : " وزن
يك ليتر آب در روی زمين يك كيلوگرم است و در فضای بالا مثلا نيم
كيلوگرم است " تناقض نيست ، زيرا مكانها مختلفاند . " علم انسان
متغير است " ، " علم خدا متغير نيست " تناقض نيست ، زيرا اضافهها
، يعنی مضافاليههای دو موضوع مختلفند . اگر بگوييم : " كل مساحت تهران
1600 كيلومتر مربع است " و " بخشی از مساحت تهران ( مثلا شرق تهران )
1600 كيلومتر مربع نيست " تناقض نيست ، زيرا از لحاظ جزء و كل
مختلفاند . اگر بگوييم : " هر نوزاد انسان بالقوه مجتهد است " ، و "
بعضی از نوزادهای انسان بالفعل مجتهد نيستند " تناقض نيست ، زيرا از
لحاظ قوه و فعليت اختلاف