تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
علم النفسی جديد روی ذهن و فعاليتهای ذهن ، محكوم و مطرود است . به‏
عبارت ديگر ، تفكر قياسی بی‏اساس است و يگانه راه تفكر ، استقراء است.
اين اشكال بيان عالمانه مطلبی است كه ضمن اشكالات گذشته گفته می‏شد .
پاسخش اين است كه محصور ساختن حركت ذهن به حركت صعودی به هيچ وجه‏
صحيح نيست . زيرا اولا چنان كه مكرر گفته‏ايم خود تجربه و نتيجه گيری علمی‏
از امور تجربی بهترين گواه است كه ذهن هم سير صعودی دارد هم سير نزولی .
زيرا ذهن از آزمايش در چندين مورد يك قاعده كلی استنباط می‏كند و به اين‏
وسيله سير صعودی می‏كند . سپس در ساير موارد همين قاعده كلی را به صورت‏
قياسی تعميم می‏دهد و سير نزولی و قياسی می‏نمايد .
به علاوه همه اصول قطعی ذهن انسان ، تجربی و حسی نيستند . حكم ذهن به‏
اينكه " دو باطل است " و يا " يك جسم در آن واحد در دو مكان مختلف‏
محال است وجود داشته باشد " و دهها امثال اينها كه حكم مورد نظر ،
امتناع يا ضرورت است ، به هيچ وجه نمی‏تواند حسی ، استقرائی يا تجربی‏
بوده باشد .
عجبا خود اين استدلال كه می‏گويد قياس ، انتقال از كلی به جزئی است و
انتقال از كلی به جزئی ، غلط و ناممكن است ( پس قياس غلط و ناممكن‏
است ) يك استدلال قياسی است و از نوع سير نزولی است . چگونه استدلال‏
كننده می‏خواهد با قياس كه علی الفرض در نظر او باطل است قياس را
ابطال كند ؟ اگر قياس باطل است اين قياس هم باطل است . پس دليلی بر
بطلان قياس