احتمال صدق و كذب راه ندارد .
گفتيم كه منطق اولا و بالذات سروكارش با معانی است ، و ثانيا و
بالتبع سروكارش با الفاظ است .
اگر چه آنچه تاكنون گفتيم درباره قول و لفظ بود ، اما منظور اصلی ،
معانی است . هر قضيه لفظيه برابر است با يك قضيه ذهنيه و معقوله ،
يعنی همانطوری كه ما به لفظ " زيد ايستاده است " قضيه اطلاق میكنيم ،
به معنی اين جمله نيز كه در ذهن ما وجود دارد ، قضيه میگوييم . الفاظ اين
جمله را قضيه لفظيه ، و معانی آنها را قضيه معقوله میخوانند .
تا اينجا بحث ما همه مربوط بود به تعريف قضيه . اكنون میپردازيم به
تقسيم قضايا .
|