اينكه زن عده دارد مرد حق رجوع ندارد ، مانند طلاق در نوبت سوم و يا ششم
كه تا زن با مرد ديگر ازدواج نكند و با او آميزش ننمايد ، شوهر اول
نمیتواند با او ازدواج كند ، و يا طلاق نوبت نهم كه برای هميشه آن زن بر
شوهر سابقش حرام میشود . در طلاق شرط است كه اولا در حال پاكی زن صورت
گيرد ، ثانيا دو نفر شاهد عادل در حين طلاق حضور داشته باشند . طلاق مبغوض
الهی است . پيغمبر خدا فرمود : « ابغض الحلال عند الله الطلاق » . يعنی
طلاق در عين اينكه حرام نيست مبغوض و منفور خداوند است ، و اين خود ،
سری دارد .
. 2 كتاب الخلع و المبارات . خلع و مبارات نيز دو نوع طلاق بائن است
. " خلع " طلاقی است كه كراهت از طرف زوجه است و زوجه مبلغی به مرد
میپردازد و يا از همه و يا قسمتی از مهر خود صرف نظر میكند كه مرد حاضر
به طلاق شود ، همين كه مرد طلاق داد حق رجوع از او سلب میشود ، مگر اينكه
زوجه بخواهد آنچه بذل كرده پس بگيرد ، در اين صورت زوج نيز حق رجوع
دارد .
" مبارات " نيز نوعی طلاق بائن است مانند " خلع " با اين تفاوت
كه كراهت طرفينی است و در عين حال زوجه مبلغی بذل میكند برای طلاق .
تفاوت ديگر اين است كه مقدار مبذول در " خلع " حد معين ندارد ولی در
" مبارات " مشروط است كه بيش از مهر زوجه نباشد .
. 3 كتاب الظهار . " ظهار " در جاهليت نوعی طلاق بوده است به اين
ترتيب كه زوج به زوجه میگفت : " انت علی كظهر امی " يعنی تو
|