مسلمين از قرن دوم به بعد در مورد كلمه " فقه " مصطلع شد قسم خاص است
كه میتوان آن را " فقه الاحكام " يا " فقه الاستنباط " خواند ، و آن
عبارت است از : " فهم دقيق و استنباط عميق مقررات عملی اسلامی از
منابع و مدارك مربوطه " .
احكام و مقررات اسلامی درباره مسائل و جريانات ، به طور جزئی و فردی و
به تفصيل درباره هر واقعه و حادثه بيان نشده است و امكان هم ندارد ،
زيرا حوادث و وقايع در بی نهايت شكل و صورت واقع میشود بلكه به صورت
يك سلسله اصول ، كليات و قواعد بيان شده است .
يك نفر فقيه كه میخواهد حكم يك حادثه و مساله را بيان كند بايد به
منابع و مدارك معتبر كه بعدا درباره آنها توضيح خواهيم داد مراجعه كند و
با توجه به همه جوانب نظر خود را بيان نمايد . اين است كه فقاهت توأم
است با فهم عميق و دقيق و همه جانبه .
فقها در تعريف فقه اين عبارت را به كار بردهاند :
هو العلم بالاحكام الشرعية الفرعية عن ادلتها التفصيلية .
يعنی فقه عبارت است از علم به احكام فرعی شرع اسلام ( يعنی نه مسائل
اصول اعتقادی يا تربيتی بلكه احكام عملی ) از روی منابع و ادله تفصيلی .
( بعدا درباره اين منابع و مدارك توضيح خواهيم داد ) .
|