میگردد . و در حقيقت دوران بندگی دالانی است كه بردگان از آزادی دوره
كفر تا آزادی دوره اسلام طی میكنند . پس هدف اين نيست كه بردگان برده
بمانند ، هدف اين است كه كافران تربيت اسلامی بيايند و در حالی آزادی
اجتماعی داشته باشند كه آزادی معنوی كسب كردهاند . از اينرو آزادی بعد
ازبردگی هدف اسلام است . لهذا اسلام برنامه وسيعی برای " عتق " يعنی
آزادی فراهم كرده است .
فقها نيز نظر به اينكه هدف اسلام " عتق " است نه " رق " بابی كه
باز كردهاند تحت عنوان " كتاب العتق " است نه " كتاب الرق " .
فقها میگويند : موجبات آزادی چند چيز است : آزادی ارادی و بالمباشره
كه مالك برای اداء كفاره يا صرفا برای رضای خدا برده را آزاد میكند .
ديگر سرايت ، يعنی اگر بردهای قسمتی از او مثلا نصف يا ثلث يا ربع يا
عشر او به علتی آزاد شد اين آزادی به همه او سرايت میكند . سوم مملوك
عمودين واقع شدن . " عمودين " يعنی پدر و مادر و پدران و مادران آنها
هر چه بالا برود و ديگر فرزندان و فرزندان فرزندان هر چه پائين برود .
مقصود اين است كه اگر كسی مملوك پدر يا مادر يا جد يا جده يا فرزند يا
نوه خود قرار گيرد خود به خود آزاد میشود . چهارم عوارض متفرقه مثل
ابتلای به كوری يا جذام و غيره كه خود به خود موجب آزادی است .
. 7 كتاب التدبير و المكاتبة والاستيلاد . تدبير و مكاتبه و استيلاد سه
موجب از موجبات آزادی است . " تدبير " اين است كه مالك وصيت
میكند كه برده بعد از مردنش آزاد باشد . " مكاتبه "
|