است ، به اين معنی كه صاحب آب و زمين با فردی ديگر قرار داد كشاورزی
منعقد میكند و توافق میكنند كه محصول كشاورزی به نسبت معين ميان آنها
تقسيم شود ، و مساقات شركت كار و سرمايه در امر باغداری است كه صاحب
درخت ميوه با يك كارگر ، قراردادی منعقد میكند كه عهدهدار عمليات
باغبانی از قبيل آب دادن و ساير كارها كه در به ثمر رساندن ميوه مؤثر
است بشود و به نسبت معين كه با يكديگر توافق خواهند كرد ، هر كدام از
مالك و كارگر سهمی میبرد .
اين نكته لازم است ياد آوری شود كه در شركت سرمايه و كار ، خواه به
صورت مضاربه و خواه به صورت مزارعه يا مساقات ، نظر به اينكه سرمايه
به مالك تعلق دارد ، هرگونه خطر و زيانی كه متوجه سرمايه شود از مال
صاحب سرمايه است . و از طرف ديگر سود سرمايه قطعی نيست . يعنی ممكن
است سود كمی عايد شود و ممكن است هيچ سودی عايد نشود . صاحب سرمايه
تنها در صورتی كه سودی عايد شود ، چه كم و چه زياد ، در همان سود سهيم و
شريك خواهد شد . اين است كه سرمايه دار نيز مانند عامل ممكن است سودی
نبرد و ممكن است احيانا سرمايهاش تلف شود و از بين برود و به اصطلاح
ورشكست شود .
ولی در جهان امروز بانكداران به صورت ربا منظور خود را عملی میسازند و
در نتيجه سود معين در هر حال میبرند ، خواه عمليات تجاری يا كشاورزی يا
صنعتی كه با آن سرمايه صورت میگيرد سود داشته باشد و خواه نداشته باشد .
فرضا سود نداشته باشد ، عامل ( مباشر ) مجبور است ولو با فروختن خانه
خود آن سود را تأمين
|